نظر آیت الله مکارم شیرازی در مورد تربیت نویسنده در حوزه علمیه
شيوهي تربيت نويسنده در حوزههاي علميّه از نظر آیت الله مکارم شیرازی من فكر ميكنم نويسندگي داراي پنج مرحله است: مرحلهي اول: مطالعهي آثار نويسندگان خوب اگر وقت داريد روزي نيم ساعت يا يك ساعت كتابهايي را كه از نظر نويسندگي و محتوا خوب است، نه يك روز و دو روز، نه يك ماه و دو ماه، بلكه ماهها پشت سرهم مطالعه كنيد. اگر آدم با ذوقي باشد شش ماه، يك سال بايد مطالعه كنيد و اين مطالعه نبايد قطع شود. ريزهكاريهايي كه در كلمات نويسندگان است تجارب يك عمر آنهاست، بايد اين تجارب را استفاده كرد. كتابهاي خوبي به زبان عربي و فارسي است كه از هنر برخوردار ميباشد. نويسندگي هنر و علم است، همانگونه كه بيان و سخنراني هنر است. سخنرانان خوب، فقط عالمهاي خوبي نيستند، بلكه هنرمندان خوبي هم هستند. اگر انسان بخواهد در اين هنر پيشرفت كند بايد مدتها آثار هنرمندان واقعي را كه در اين ميدان فعاليت نمودهاند، مطالعه كند. تجربهاي در اين مسأله دارم. در طول 30، 40 سال اگر بخواهم مطلب خوبي بنويسم، در صورتي كه چند صفحه از كتاب نويسندهاي خوب را مطالعه كنم و سپس مطالبي را بنويسم، ميبينم قلم ميجوشد، اما وقتي بدون مطالعهي قبلي مينويسم، آن جوشش و جريانِ قلمي نيست.
مرحلهي دوم: نوشتن پس از مطالعهي آثار ديگران بايد طلاب را عادت داد كه بعد از آنكه نوشتههاي خوبي را مطالعه كردند، كتاب را روي هم بگذارند و مجدداً آن مطلب را خودشان بنويسند. سپس بين نوشتهي خودشان و نوشتهي آن نويسندهي هنرمند، مقايسه كنند. از مقايسهي اين دو با هم، ضعفها و قوتها معلوم ميشود. نويسنده چگونه وارد بحث شد؟ چگونه خارج شد؟ جملهبنديها و تعبيرات چگونه بود؟ كلماتي را كه من به جاي او گذاشتم چيست؟ آن كلماتي كه او انتخاب كرده چيست؟ در يك مقايسه ميتواند، تفاوت اين دو را اندك اندك بفهمد.
مرحلهي سوم: تجربهي مستقل در نوشتن صاحبان قلم خودشان به نوشتن موضوعي به طور مستقل شروع كنند، بيآنكه اين موضوع را در نوشتهي ديگري مطالعه كرده باشند، بعد همين موضوع را به استاد قلمشان بدهند. اين راه را بدون استاد نميتوان پيمود و فردي كه بخواهد بدون استاد اين مسير را بپيمايد، به بيراههها، سنگلاخها و اشتباهات ميافتد. بهترين راه اين است كه شما چيزي بنويسيد و آن را به استاد بدهيد، تا او به شما فنون نگارش را ياد دهد. كليگويي در اين مسائل كم اثر است. اگر فرد نوآموز كليات و قواعد را هم ميخواهد بيان كند، بايد از نوشتهاي كه استاد نوشته است، بهره گيرد. مثلاً يكي از مسائل مهمي كه ما، در نويسندگي به آن كم اهميت ميدهيم، حسن مطلع و حسن ختام است. نويسندهي خوب اولين جملهاي را كه مينويسد، بايد جاذبه داشته باشد، نويسنده بايد يك ضربه محكم وارد كند و طرف را جذب كند اين حسن مطلع است. در پايان هم كه نوشته را تمام ميكند، نه با يك كلمهي عادي و معمولي. مطلب خوبش را بايد آخر كار بگذارد كه وقتي خواننده نوشته را تمام ميكند، لذت آن تا مدتي در ذائقهي فكرش باشد. مثلاً من ميخواهم شيوهي نويسندگي شيوا و دلنشين را به نوآموز ياد دهم. بايد نوشتهي خوبي را در دست بگيرم و به آن كسي كه ميخواهد تربيت شود، بگويم: ببين اين نويسنده از كجا شروع كرده و به كجا پايان داده است؟ نوشتهي خوب ابتداي كتاب را حسن مطلع ميگويند و جملات دلنشين پايان نوشته را حسن ختام مينامند. چنين نوشتهاي دلالت بر فني بودن آن ميكند و نشان دهندهي مهارت نويسنده است كه از سخنان شيريني شروع كرده و به سخنان شيرين، ختم كرده است. گاهي يك سلسله مسائل تلخ است و نويسنده مجبور است آن را بگويد. در اين صورت بايد اين مطلب را در لابهلاي بحث بگويد. آغاز با تلخي شروع نميشود. پايان با تلخي پايان پيدا نميكند، اين نكات را بايد در يك نوشته و نمونه براي نوآموز اجرا كرد. مرحلهي چهارم: نشر اثر آثاري كه نويسندگان مينويسند، بايد منتشر شود. بنده اگر نوشتهاي را براي خودم مينويسم زياد به آن اهميت نميدهم، اما اگر ميدانم فردا اين نوشته در مجلهاي مربوط به حوزهي علميهي قم منتشر ميشود، از جهت محتوا، شيوهي تنظيم مطالب، زيبايي و دلنشيني جملات، حسن مطلع و حسن ختام، تلاش فراواني براي آن انجام ميدهم. همين عامل سبب ميشود كه من تمام استعدادم را به كار گيرم. شما وقتي براي دو نفر يا دو هزار نفر سخنراني كنيد، براي اين دو سخنراني يكسان مطالعه نميكنيد. براي اينكه استعدادها شكوفا شود، بايد نشرياتي در حوزهها باشد، آثار نويسندگان هر چند مبتدي، كمكم منتشر شود و نوآموزان ببينند آثارشان منتشر ميشود و اين سبب شود كه نبوغشان را بهكار بيندازند. وقتي آثار منتشر شد، مورد نقد واقع ميشود و نقدها سبب تكامل و پيشرفت كار است.
مرحلهي پنجم: نقد اثر آخرين مرحله، آن است كه عدهاي كه اهل قلم ميشوند، كمكم جلسات گروهي نقد و بررسي تشكيل دهند. نقد و بررسي همان طرز كاري است كه ما در بحثهاي فقه و اصول فقه داريم. طلبهها وقتي مقدار زيادي درس خارج فقه و اصول فقه ميخوانند و كمي مسلط ميشوند، جلساتي به نام جلسات بحث كمپاني3 تا 5 نفره با هم تشكيل ميدهند و يك مسأله را تعقيب ميكنند. هر كدامشان آن روز مطالعه ميكند، مسأله را مطرح ميكند و ديگري نقد، بررسي و صحبت ميكند و همين نقد و بررسي گروهي باعث پيشرفت است. اگر اين پنج مرحله به ترتيب براي نويسندگان در حوزههاي علميه تعقيب شود طلاب، اهميت نويسندگي را هم بدانند، در اين صورت ميتوان نسبت به آينده اميد داشت.
منبع: چکامه های پژوهشی، نشریه پویش، شماره 1